بازاریابی، فرایندی است که بین تواناییهای شرکت و نیازهای مشتریان تعادل ایجاد میکند.
سرجیو زیمن در کتاب خود پایان عصر بازاریابی سنتی خود بازاریابی را
اینچنین تعریف میکند:بازاریابی دربارهٔ داشتن برنامهها و ترویجها و
تبلیغات و هزاران چیز دیگری است که در متقاعد کردن مردم به خرید یک محصول،
مؤثر واقع شوند. در مورد رستورانهای غذای سرپایی، بازاریابی گاززدنها و
هرت کشیدنها. در مورد خطوط هوایی، بازاریابی یعنی نشستن آدمها روی
صندلیها. بحث بازاریابی دربارهٔ منفعت و نتایج است.
بازاریابی یک فعالیت راهبردی و راه و روشی است متمرکز بر فرجام اقدامات
مربوط به جذب مصرف کننده بیشتر، برای خرید محصول شما در دفعات بیشتر به
نحوی که شرکت شما پول بیشتری به دست آورد.
هر جا و هر گاه چهار اصل نیاز، نیازمند، عوامل رفع نیاز و داد و ستد وجود داشته باشد، در آنجا بازار و بازاریابی حاکم است.
بازاریابی با ارزیابی نیازی که محصولات و خدمات به آن پاسخ میدهند،
شروع میشود. به طور منطقی، شناسایی و انتخاب برخی نیازها نشانه بیتوجهی
به دیگر نیازهاست.